دلیل اصلی تعطیلی دو روزه سراسر کشور چیست؟ گرمای هوا؟ گرمازدگی و خطرات اشعهها؟ پیشنهاد وزارت بهداشت؟ یا کمبود برق و تعطیلی نیروگاهها؟ این سوالی است که پس از اعلام خبر تعطیلی افکارعمومی و فضای مجازی را پر کرده و بسیاری با توجه به آمار و ارقام تولید برق و ناترازیهای تولید اعتقاد دارند کمبود برق دولت را واداشته تا تعطیلی دو روزه اعلام کند.
هرچند دولت اعلام کرده که به پیشنهاد وزارت بهداشت و افزایش خطرات گرما و تعداد بیماران گرمازدگی این تصمیم را گرفته است و تاکید دارد که وزارت نیرو درخواستی مبنی بر تعطیلی نداشته است. دولت همچنین ادعا میکند که روند تامین برق در کشور بدون مشکل در جریان است و رسانههای حامی دولت کمبود برق را شایعه دانستهاند. البته با دو روز تعطیلی سراسری کشور طبیعی است که روند تامین برق بدون مشکل به کار خود ادامه دهد و سوال اینجاست آیا بدون این تعطیلی دو روزه هم دولت برای تامین برق دچار مشکل نمیشد؟ آن هم در شرایطی که گفته شده نیروگاههای برقآبی کارون سه و چهار به دلیل افت منابع آبی از مدار تولید خارج شدهاند. در این گزارش به سادگی توضیح دادیم که چرا تعطیلی دو روزه در کشور به دلیل کمبود برق رخ داده است.
ناترازی در صنعت برق کشور موضوع پنهانی نیست و با جستوجویی در آمارها میزان آن مشخص میشود. سال گذشته بین ۱۰ تا ۱۲ هزار مگاوات ناترازی و کمبود در حوزه برق وجود داشته است. در سال ۱۴۰۰ نیاز مصرف برق کشور ۶۵ هزار مگاوات بوده که امسال با رشدی قابل پیش بینی به ۷۳ هزار مگاوات نیز رسیده است. ظرفیت تولید برق نیروگاههای کشور اما ۵۴ هزار مگاوات بوده و توسعه آن نیز با آهنگ بسیار کندی در حال انجام است. همچنین در طول یک دهه گذشته نیروگاهها نیز فرسوده شدند و بازسازی یا تعمیرات اساسی روی آنها انجام نشده و به طور کلی سرمایهگذاری در این حوزه برای توسعه آن به دلایل متعددی رخ نداده است. بر اساس آمارها ظرفیت نیروگاهی کشور از سال ۸۹ تا ۹۹ در یک بازه ۱۰ ساله نزولی بوده و از ۸.۸ درصد به ۲.۲ درصد کاهش یافته و متوسط رشد سالانه در ۱۰ سال گذشته نیز فقط ۳ درصد بوده است. این در حالی است که تقاضای برق در کشور به طور متوسط ۵ درصد بوده و این یعنی هر سال تولید برق از مصرف آن در کشور بیشتر عقب مانده است.
طبق آمارها ۴۵ درصد مصرف برق کشور مربوط به بخش خانگی و باقی بخش اداری و صنعتی است. هرچند که دولت تلاش میکند تا جای ممکن به بخش خانگی خاموشی ندهد اما امسال در بسیاری نقاط کشور خاموشیهای مقطعی گزارش شده است. با این حال عمده خاموشیها به دلیل کمبود برق نیز در بخش صنعتی رخ میدهد که ضرر زیادی را متوجه این بخشها میکند. به طور مثال گفته شده که قطعی ۲۴ ساعت برق ضرر ۱۰ میلیاردی در صنعت فولاد دارد. البته اینکه برق و آب با یارانه دولت در اختیار این بخشها قرار میگیرد و در نهایت محصولات این صنایع ارزش افزوده چندانی ندارد موضوعی که جای بحث زیادی دارد.
به این شرایط باید تغییرات اقلیمی و خشکسالی را هم اضافه کرد. موضوعی که نیروگاههای برقآبی کشور را عملا از مدار تولید خارچ میکند. به طور مثال فقط در سال ۱۴۰۰ حدود ۸ هزار مگاوات از برق تولیدی نیروگاههای برقآبی از مدار خارج بوده است و امسال نیز هر چند دولت تمایلی به ارائه آمارها ندارد اما دستکم دو نیروگاه برقآبی فعلا از مدار خارجاند.
در این میان آنچه بسیار مورد توجه قرار گرفته سهم ناچیز نیروگاههای خورشیدی با وجود ظرفیت بالای استفاده از آنها در کشور است. حدود ۸۵ درصد سهم تولید برق در کشور متعلق به نیروگاههای حرارتی است و ۱۴ درصد آن را نیروگاههای برقآبی تشکیل میدهد.
بر این اساس سهم نیروگاه خورشیدی که منابع تجدیدپذیر محسوب میشوند فقط یک درصد از کل تولید برق است. در حالی که طبق آمارهای محاسبه شده پتانسیل ۹۰ هزار مگاواتی از منابع تجدیدپذیر در ایران وجود دارد که عملا بلااستفاده مانده است. نکته مهم اینجاست که استفاده از منابع تجدیدپذیر برای تولید برق هزینه و اصحلاک بسیار کمتری از دیگر نیروگاهها دارد که هم هزینههای اقتصادی بسیار دارند و هم پیامدهای جبران ناپذیر بر محیط زیست دارند و خواهند داشت.
ایران در حالی از این حوزه عقب مانده که کشورهای عضو اتحادیه اروپا و حتی برخی از کشورهای همسایه به سرعت در این زمینه سرمایهگذاری کردند و تولید انرژی را بیشتر وابسته به منابع تجدیدپذیر کردهاند. دادههای اروپایی نشان میدهد که در این موضوع، هلند و آلمان و اسپانیا به ترتیب با تولید ۲۳ درصد، ۱۹ درصد و ۱۷ درصد تولید برق از نور خورشید در تابستان ۲۰۲۲ در صدر فهرست قرار دارند.
دیگر کشورهای اروپایی نیز همین روند را پیش گرفتند و آمارها نشان میدهد کشوری مثل ترکیه که سرمایهگذاری در این حوزه را در سالهای اخیر آغاز کرده نیز به ۱۷ درصد تولید برق از منابع تجدیدپذیر رسیده است. در مقابل آلمان حتی قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ میلادی سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تولید انرژی خود را تا ۸۰ درصد افزایش دهد. این کشورها که به «کشورهای گیگاواتی» مشهورند، توانستهاند تا کنون تجهیزاتی برای تولید دستکم یک گیگاوات انرژی خورشیدی نصب کنند و به بهره برداری برسانند که قادر به تامین انرژی حدود ۳۰۰ هزار خانه است. دانمارک نیز در این فهرست قرار دارد و امید است که نروژ، ایتالیا، سوئد و بلژیک به زودی به این گروه بپیوندند. برنامهریزی اتحادیه اروپا برای تامین دست کم ۴۵ درصد انرژی مورد نیاز خود از منابع تجدیدپذیر است.
فاصله عجیب و عقب ماندگی کشور در این زمینه با نگاهی به آمارهای کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه بیشتر روشن شد. براساس آنچه تاکنون اعلام شده حدود ۳۵۰۰ نیروگاه خورشیدی خانگی در سراسر کشور وجود دارد و قرار بوده که ۲۵۰۰ هزار واحد نیز در مناطق محروم ایجاد شود. وزارت نیرو در سال ۱۴۰۰ نیز اعلام کرده بود که تا سال ۲۰۳۰ قرار بودده ایران به ۷۵۰۰ مگاوات برق از انرژی خورشیدی تولید شود اما با این عدد فاصله بسیاری وجود دارد.
جذب سرمایهگذاری در صنعت برق به دلیل یارانه این انرژی و پایین بودن قیمت آن عملا ناممکن است. تولید یک مگاوات نیروگاه خورشیدی حدود ۵۰۰ هزار یورو هزینه دارد که اگر قیمت یورو را ۵۰ هزار تومان نیز در نظر بگیریم رقمی معادل ۲۵ میلیارد تومان میشود. این در حالی است که در فاصله سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ خرید برق از ۱۴۰۰ بابت هرکیلووات به ۱۶۰۰ تومان رسیده است. با محاسبه افزایش قیمت دلار خرید برق ۱۰ درصد اما هزینه تولید آن ۸۰ درصد رشد داشته است.
بنابراین هیچ صرفه اقتصادی برای سرمایهگذاری بخش خصوصی در این بخش وجود ندارد. دولتها نیز در طول یک دهه همواره با مشکلات کسری بودجه مواجه بودند که سال به سال به ویژه از سال ۹۷ و با بازگشت و افزایش تحریمها بیشتر نیز شده است به این ترتیب هر سال مشکلات این حوزه افزایش پیدا کرده و تلاش موثری برای بهبود آن نیز نشده است. روندی که افق روشنی در آینده نیز ندارد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟